مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2252

1. بی‌دل شده‌ام بهر دل تو

2. ساکن شده‌ام در منزل تو

3. صرفه چه کنم در معدن تو

4. زر را چه کنم با حاصل تو

5. شد جمله جهان سبز از دم تو

6. قبله دل و جان هر قابل تو

7. شد عقل و خرد دیوانه تو

8. بی‌علم و عمل شد عامل تو

9. مرغان فلک پربسته تو

10. هر عاقل جان ناعاقل تو

11. هاروت هنر ماروت ادب

12. گشتند نگون در بابل تو

13. گردن بکشد جان همچو شتر

14. تا زنده شوم از بسمل تو

15. حل گشت ز تو هر مشکل جان

16. ماندم به جهان من مشکل تو

17. بنویس برات این مزد مرا

18. تا نقد کنم از عامل تو

19. از روز به است اکنون شب ما

20. از تاب مه بس کامل تو

21. تا شب شتران هموار روند

22. تا منزل خود با محمل تو

23. در منزل خود آزاد شوند

24. از ظالم تو وز عادل تو

25. خامش کن و خود در یک دمه‌ای

26. خامش نکند این قایل تو


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* قیامتم که به دیوان حشر پیش آرند
* میان آن همه تشویش در تو می‌نگرم
شعر کامل
سعدی
* به دردی کن دوای من که بیماران عشقت را
* کند درد تو درمانی کند زهر تو تریاقی
شعر کامل
سلمان ساوجی
* همچو گلبرگ طری هست وجود تو لطیف
* همچو سرو چمن خلد سراپای تو خوش
شعر کامل
حافظ