مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2495

1. آنک بخورد دم به دم سنگ جفای صدمنی

2. غم نخورد از آنک تو روی بر او ترش کنی

3. می چو در او عمل کند رقص کند بغل زند

4. ز آنک نهاد در بغل خاص عقیق معدنی

5. مرد قمارخانه‌ام عالم بی‌کرانه‌ام

6. چشم بیار در رخم بنگر پیش روشنی

7. ننگرد او به رنگ تو غم نخورد ز جنگ تو

8. خواجه مگر ندیده‌ای ملک و مقام ایمنی

9. هیچ عسل ترش شود سرکه اگر ترش رود

10. از پی آب کی هلد روغن طبع روغنی

11. من که در آن نظاره‌ام مست و سماع باره‌ام

12. لیک سماع هر کسی پاک نباشد از منی

13. هست سماع ما نظر هست سماع او بطر

14. لیک نداند ای پسر ترک زبان ارمنی

15. در تک گور مؤمنان رقص کنان و کف زنان

16. مست به بزم لامکان خورده شراب مؤمنی

17. پیش تو است این دم او می‌نبری ز یار بو

18. می‌نگری تو سو به سو پله چشم می‌زنی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چون نار ز غم کفته شود این دل اگر من
* آگنده دل از مهر تو چون نار ندارم
شعر کامل
سنایی
* هر شبنمی در این ره صد بحر آتشین است
* دردا که این معما شرح و بیان ندارد
شعر کامل
حافظ
* وقت را غنیمت دان آن قدر که بتوانی
* حاصل از حیات ای جان این دم است تا دانی
شعر کامل
حافظ