مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2515

1. یکی گنجی پدید آمد در آن دکان زرکوبی

2. زهی صورت زهی معنی زهی خوبی زهی خوبی

3. زهی بازار زرکوبان زهی اسرار یعقوبان

4. که جان یوسف از عشقش برآرد شور یعقوبی

5. ز عشق او دو صد لیلی چو مجنون بند می‌درد

6. کز این آتش زبون آید صبوری‌های ایوبی

7. شده زرکوب و حق مانده تنش چون زرورق مانده

8. جواهر بر طبق مانده چو زرکوبی کروبی

9. بیا بنواز عاشق را که تو جانی حقایق را

10. بزن گردن منافق را اگر از وی بیاشوبی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* آدمیت حسن گندم گون پسندیدن بود
* هر که باشد این مذاقش در حساب آدمی است
شعر کامل
صائب تبریزی
* تو را در آینه دیدن جمال طلعت خویش
* بیان کند که چه بودست ناشکیبا را
شعر کامل
سعدی
* هرگز وجود حاضر غایب شنیده‌ای
* من در میان جمع و دلم جای دیگرست
شعر کامل
سعدی