مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2522

1. دل پردرد من امشب بنوشیده‌ست یک دردی

2. از آنچ زهره ساقی بیاوردش ره آوردی

3. چه زهره دارد و یارا که خواب آرد حشر ما را

4. که امشب می‌نماید عشق بر عشاق پامردی

5. زنان در تعزیت شب‌ها نمی‌خسبند از نوحه

6. تو مرد عاشقی آخر زبون خواب چون گردی

7. دلا می‌گرد چون بیدق به گرد خانه آن شه

8. بترس از مات و از قایم چو نطع عشق گستردی

9. مرا هم خواب می‌باید ولیکن خواب می‌ناید

10. که بیرون شد مزاج من هم از گرمی هم از سردی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گفتم ای دل به کمند سر زلفش نروی
* عاقبت رفت و گرفتار شد، افسوس افسوس!
شعر کامل
هلالی جغتایی
* فریب مهربانی خوردم از گردون، ندانستم
* که در دل بشکند خاری که بیرون آرد از پایم
شعر کامل
صائب تبریزی
* کودکانی که درین دایره سرگردانند
* بر سر جوز تهی اینهمه غوغا دارند
شعر کامل
صائب تبریزی