مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2611

1. جانا تو بگو رمزی از آتش همراهی

2. من دم نزنم زیرا دم می‌نزند ماهی

3. بر خیمه این گردون تو دوش قنق بودی

4. مه سجده همی‌کردت ای ایبک خرگاهی

5. خورشید ز تو گشته صاحب کله گردون

6. وز بخشش تو دیده این ماه سما ماهی

7. کی هر دو یکی گردد تو آتش و من روغن

8. وین قسمت چو آمد تو یوسف و من چاهی

9. هر چند که این جوشم از آتش تو باشد

10. من بنده آن خلعت گر رانی و گر خواهی

11. این دانش من گشته بر دانش تو پرده

12. فریاد من مسکین از دانش و آگاهی

13. گه از می و از شاهد گویم مثل لطفش

14. وین هر دو کجا گنجد در وحدت اللهی

15. شمس الحق تبریزی صبحی که تو خندانی

16. کی شب بودش در پی یا زحمت بی‌گاهی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* نگفتمت مرو آن جا که مبتلات کنند
* که سخت دست درازند بسته پات کنند
شعر کامل
مولوی
* هرگز وجود حاضر غایب شنیده‌ای
* من در میان جمع و دلم جای دیگرست
شعر کامل
سعدی
* گفتم که بر خیالت راه نظر ببندم
* گفتا که شب رو است او از راه دیگر آید
شعر کامل
حافظ