مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 264

1. لی حبیب حبه یشوی الحشا

2. لو یشا یمشی علی عینی مشا

3. روز آن باشد که روزیم او بود

4. ای خوشا آن روز و روزی ای خوشا

5. آن چه باشد کو کند کان نیست خوش

6. قد رضینا یفعل الله ما یشا

7. خار او سرمایه گل‌ها بود

8. انه المنان فی کشف الغشا

9. هر چه گفتی یا شنیدی پوست بود

10. لیس لب العشق سرا قد فشا

11. کی به قشر پوست‌ها قانع شود

12. ذو لباب فی التجلی قد نشا

13. من خمش کردم غمش خامش نکرد

14. عافنا من شر واش قد وشا


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* قاعدهٔ قد تو فتنه به پا کردن است
* مشغلهٔ زلف تو بستن و واکردن است
شعر کامل
فروغی بسطامی
* راهی بزن که آهی بر ساز آن توان زد
* شعری بخوان که با او رطل گران توان زد
شعر کامل
حافظ
* گهی زلفش پریشان می‌کند یک دشت سنبل را
* گهی رخسارش آتش می‌زند یک باغ نسرین را
شعر کامل
فروغی بسطامی