مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2651

1. کریما تو گلی یا جمله قندی

2. که چون بینی مرا چون گل بخندی

3. عزیزا تو به بستان آن درختی

4. که چون دیدم تو را بیخم بکندی

5. چه کم گردد ز جاهت گر بپرسی

6. که چونی در فراقم دردمندی

7. من آنم کز فراقت مستمندم

8. تو آنی که خلاص مستمندی

9. در این مطبخ هزاران جان به خرج است

10. ببین تو ای دل پرخون که چندی

11. چو حلقه بر درت گر چه مقیمم

12. چه چاره چون تو بر بام بلندی

13. بیا ای زلف چوگان حکم داری

14. که چون گویم در این میدان فکندی

15. سپند از بهر آن باشد که سوزد

16. دلا می‌سوز دلبر را سپندی

17. بیا ای جام عشق شمس تبریز

18. که درد کهنه را تو سودمندی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* سحر ز روی خود ای کاش پرده بردارد
* که باغبان زند آتش به باغ یاسمنش
شعر کامل
فروغی بسطامی
* اشکم برون می افگند راز از درون پرده را
* آری، شکایتها بود، از خانه بیرون کرده را
شعر کامل
امیرخسرو دهلوی
* چنان به موی تو آشفته‌ام به بوی تو مست
* که نیستم خبر از هر چه در دو عالم هست
شعر کامل
سعدی