مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 3070

1. اگر به خشم شود چرخ هفتم از تو بری

2. به جان من که نترسی و هیچ غم نخوری

3. اگر دلت به بلا و غمش مشرح نیست

4. یقین بدانک تو در عشق شاه مختصری

5. ز رنج گنج بترس و ز رنج هر کس نی

6. که خشم حق نبود همچو کینه بشری

7. چو غیر گوهر معشوق گوهری دانی

8. تو را گهر نپذیرد ازانک بدگهری

9. وگر چو حامله لرزان شوی به هر بویی

10. ز حاملان امانت بدانک بو نبری

11. پسند خویش رها کن پسند دوست طلب

12. که ماند از شکر آن کس که او کند شکری

13. ز ذوق خویش مگو با کسی که همدل نیست

14. ازانک او دگرست و تو خود کسی دگری


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* سروبالایی به صحرا می‌رود
* رفتنش بین تا چه زیبا می‌رود
شعر کامل
سعدی
* گریه تاب نشست از رخ من گرد خمار
* چشم بر خوشه انگور ثریا دارم
شعر کامل
صائب تبریزی
* ناصحم گفت که جز غم چه هنر دارد عشق
* برو ای خواجه عاقل هنری بهتر از این
شعر کامل
حافظ