مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 3161

1. خامشی ناطقی مگر جانی

2. می‌زنی نعره‌های پنهانی

3. تو چو باغی و صورتت برگی

4. باغ چه صد هزار چندانی

5. بی تو باغ حیات زندانیست

6. هست مردن خلاص زندانی

7. چون تو بحری و صورتت ابرست

8. فیض دل قطره‌های مرجانی

9. ای یکی گو شده یکی گویان

10. پیش حکمت که شاه چوگانی

11. تا یکی گو نشد اگر چه زرست

12. گر چه نیکوست نیست میدانی

13. پهلوی اعتراض را بتراش

14. گر تو چون گوی چست و گردانی

15. پهلوی اعتراض در ابلیس

16. گشت مردود رد ربانی

17. پس به خراط خویش را بسپار

18. تا یکی گو شوی اگر آنی

19. مانعست اعتراض ابلیسی

20. از یکی گویی و یکی دانی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* حریم عشق را درگه بسی بالاتر از عقل است
* کسی آن آستان بوسد که جان در آستین دارد
شعر کامل
حافظ
* از زبان شکوه ما عیش عالم تلخ شد
* تلخی کام شکر از تلخی بادام ماست
شعر کامل
صائب تبریزی
* پیش از آن کاندر جهان باغ و می و انگور بود
* از شراب لایزالی جان ما مخمور بود
شعر کامل
مولوی