مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 3176

1. کردم با کان گهر آشتی

2. کردم با قرص قمر آشتی

3. خمرهٔ سرکه ز شکر صلح خواست

4. شکر که پذرفت شکر آشتی

5. آشتی و جنگ ز جذبهٔ حق است

6. نیست زدم، هست ز سر آشتی

7. رفت مسیحا به فلک ناگهان

8. با ملکان کرد بشر آشتی

9. ای فلک لطف، مسیح توم

10. گر بکنی بار دگر آشتی

11. جذبهٔ او داد عدم را وجود

12. کرده بدان پیه نظر آشتی

13. شاه مرا میل چو در آشتیست

14. کرد در افلاک اثر آشتی

15. گشت فلک دایهٔ این خاکدان

16. ثور و اسد آمد در آشتی

17. صلح درآ، این قدر آخر بدانک

18. کرد کنون جبر و قدر آشتی

19. بس کن کین صبح مرا، دایمست

20. نیست مرا بهر سپر آشتی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* کسی با شوق روحانی نخواهد ذوق جسمانی
* برای گلبن وصلش رها کن من و سلوی را
شعر کامل
عطار
* همه شادی و عشرت باشد، ای دوست
* در آن خانه که مهمانش تو باشی
شعر کامل
عراقی
* سوختم در آتشش چون عود و زانم بیم نیست
* بیم آن دارم که دود من بگیرد دامنش
شعر کامل
سلمان ساوجی