مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 32

1. دیدم سحر آن شاه را بر شاهراه هل اتی

2. در خواب غفلت بی‌خبر زو بوالعلی و بوالعلا

3. زان می که در سر داشتم من ساغری برداشتم

4. در پیش او می‌داشتم گفتم که ای شاه الصلا

5. گفتا چیست این ای فلان گفتم که خون عاشقان

6. جوشیده و صافی چو جان بر آتش عشق و ولا

7. گفتا چو تو نوشیده‌ای در دیگ جان جوشیده‌ای

8. از جان و دل نوشش کنم ای باغ اسرار خدا

9. آن دلبر سرمست من بستد قدح از دست من

10. اندرکشیدش همچو جان کان بود جان را جان فزا

11. از جان گذشته صد درج هم در طرب هم در فرج

12. می‌کرد اشارت آسمان کای چشم بد دور از شما


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ساربانا اشتران بین سر به سر قطار مست
* میر مست و خواجه مست و یار مست اغیار مست
شعر کامل
مولوی
* اگر از کمند عشقت بروم کجا گریزم
* که خلاص بی تو بندست و حیات بی تو زندان
شعر کامل
سعدی
* حریم عشق را درگه بسی بالاتر از عقل است
* کسی آن آستان بوسد که جان در آستین دارد
شعر کامل
حافظ