مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 3206

1. اضحکنی بنظرة، قلت له فهکذی

2. شرفنی بحضرة، قلت له فهکذی

3. جاء امیر عشقه ازعجنی جنوده

4. امددنی بنصرة، قلت له فهکذی

5. جملنی جماله، نورنی هلاله

6. اطربنی بسکرة، قلت له فهکذی

7. یسکن فی جوارنا، تسکن منه نارنا

8. یدهشنا بعشرة، قلت له فهکذی

9. نور وجهه الدجی، صدق لطفه‌الرجا

10. اکرمنی بزورة، قلت له فهکذی

11. نال فؤادی کأسه عظمه و بأسه

12. فاز به بخمرة، قلت له فهکذی

13. من تبریز شمس دین یسمع منی الانین

14. یکرمنی بسفرة، قلت له فهکذی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* مرا گر تو بگذاری ای نفس طامع
* بسی پادشایی کنم در گدایی
شعر کامل
حافظ
* وقت گل زان گونه کز گل سبزۀ تر می دهد
* کشتۀ آن غمزه را از خاک نشتر می دهد
شعر کامل
جامی
* چشم بدت مباد، که نقل و شراب من
* آماده از دو چشم چو بادام کرده ای
شعر کامل
صائب تبریزی