مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 329

1. بیایید بیایید که گلزار دمیده‌ست

2. بیایید بیایید که دلدار رسیده‌ست

3. بیارید به یک بار همه جان و جهان را

4. به خورشید سپارید که خوش تیغ کشیده‌ست

5. بر آن زشت بخندید که او ناز نماید

6. بر آن یار بگریید که از یار بریده‌ست

7. همه شهر بشورید چو آوازه درافتاد

8. که دیوانه دگربار ز زنجیر رهیده‌ست

9. چه روزست و چه روزست چنین روز قیامت

10. مگر نامه اعمال ز آفاق پریده‌ست

11. بکوبید دهل‌ها و دگر هیچ مگویید

12. چه جای دل و عقلست که جان نیز رمیده‌ست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ندای عشق تو دیشب در اندرون دادند
* فضای سینه حافظ هنوز پر ز صداست
شعر کامل
حافظ
* خجلست سرو بستان بر قامت بلندش
* همه صید عقل گیرد خم زلف چون کمندش
شعر کامل
سعدی
* لبش ندانم و خدش چگونه وصف کنم
* که این چو دانهٔ نارست و آن چو شعلهٔ نار
شعر کامل
سعدی