مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 377

1. آن را که در آخرش خری هست

2. او را به طواف رهبری هست

3. بازار جهان به کسب برپاست

4. زین در همه خارش وگری هست

5. تا خارششان همی‌کشاند

6. هر جای که شور یا شری هست

7. در یم صدفی قرار گیرد

8. کو را به درونه گوهری هست

9. اما صدفی که در ندارد

10. در جستن درش معبری هست

11. گه در یم و گاه سوی ساحل

12. در جستن قطره‌اش سری هست

13. خاموش و طمع مکن سکینه

14. آن راست سکون که مخبری هست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دلم امید فراوان به وصل روی تو داشت
* ولی اجل به ره عمر رهزن امل است
شعر کامل
حافظ
* کار هر دل نیست راز عشق پنهان داشتن
* زور این می می کند چون نار خندان شیشه را
شعر کامل
صائب تبریزی
* اول دفتر به نام ایزد دانا
* صانع پروردگار حی توانا
شعر کامل
سعدی