مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 403

1. گر تو پنداری به حسن تو نگاری هست نیست

2. ور تو پنداری مرا بی‌تو قراری هست نیست

3. ور تو گویی چرخ می‌گردد به کار نیک و بد

4. چرخ را جز خدمت خاک تو کاری هست نیست

5. سال‌ها شد که بیرون درت چون حلقه‌ایم

6. بر در تو حلقه بودن هیچ عاری هست نیست

7. بر در اندیشه ترسان گشته‌ایم از هر خیال

8. خواجه را این جا خیالی هست آری هست نیست

9. ای دل جاسوس من در پیش کیکاووس من

10. جز صلاح الدین ز دل‌ها هوشیاری هست نیست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* کدام باد بهاری وزید در آفاق
* که باز در عقبش نکبتی خزانی نیست؟
شعر کامل
سعدی
* مكن ملاحظه از کشتنم که روز جزا
* ز رشک نام تو را بر زبان نخواهم برد
شعر کامل
نظیری نیشابوری
* همای گو مفکن سایه شرف هرگز
* در آن دیار که طوطی کم از زغن باشد
شعر کامل
حافظ