مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 480

1. به حق آن که در این دل بجز ولای تو نیست

2. ولی او نشوم کو ز اولیای تو نیست

3. مباد جانم بی‌غم اگر فدای تو نیست

4. مباد چشمم روشن اگر سقای تو نیست

5. وفا مباد امیدم اگر به غیر تو است

6. خراب باد وجودم اگر برای تو نیست

7. کدام حسن و جمالی که آن نه عکس تو است

8. کدام شاه و امیری که او گدای تو نیست

9. رضا مده که دلم کام دشمنان گردد

10. ببین که کام دل من بجز رضای تو نیست

11. قضا نتانم کردن دمی که بی‌تو گذشت

12. ولی چه چاره که مقدور جز قضای تو نیست

13. دلا بباز تو جان را بر او چه می‌لرزی

14. بر او ملرز فدا کن چه شد خدای تو نیست

15. ملرز بر خود تا بر تو دیگران لرزند

16. به جان تو که تو را دشمنی ورای تو نیست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بی گاه شد بی‌گاه شد خورشید اندر چاه شد
* خورشید جان عاشقان در خلوت الله شد
شعر کامل
مولوی
* زمانه گر بزند آتشم به خرمن عمر
* بگو بسوز که بر من به برگ کاهی نیست
شعر کامل
حافظ
* شبنم نکرد داغ دل لاله را علاج
* نتوان به گریه شست خط سرنوشت را
شعر کامل
صائب تبریزی