مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 508

1. شیر خدا بند گسستن گرفت

2. ساقی جان شیشه شکستن گرفت

3. دزد دلم گشت گرفتار یار

4. دزد مرا دست ببستن گرفت

5. دوش چه شب بود که در نیم شب

6. برق ز رخسار تو جستن گرفت

7. عشق تو آورد شراب و کباب

8. عقل به یک گوشه نشستن گرفت

9. ساغر می قهقهه آغاز کرد

10. خابیه خونابه گرستن گرفت

11. در دل خم باده چو انداخت تیر

12. بال و پر غصه گسستن گرفت

13. پیر خرد دید که سرده توی

14. دست ز مستان تو شستن گرفت

15. طفل دلم را به کرم شیر ده

16. چون سر پستان تو جستن گرفت

17. جان من از شیر تو شد شیرگیر

18. وز سگی نفس برستن گرفت

19. ساقی باقی چو به جان باده داد

20. عمر ابد یافت و بزستن گرفت

21. بیش مگو راز که دلبر به خشم

22. جانب من کژ نگرستن گرفت


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* اول کسی که ریخته است آب روی من
* اشک است کش به خون جگر پروریده‌ام
شعر کامل
سلمان ساوجی
* به کمند سر زلفت نه من افتادم و بس
* که به هر حلقه موییت گرفتاری هست
شعر کامل
سعدی
* چنینست کردار این گوژپشت
* چو نرمی بسودی بیابی درشت
شعر کامل
فردوسی