مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 51

1. گر تو ملولی ای پدر جانب یار من بیا

2. تا که بهار جان‌ها تازه کند دل تو را

3. بوی سلام یار من لخلخه بهار من

4. باغ و گل و ثمار من آرد سوی جان صبا

5. مستی و طرفه مستیی هستی و طرفه هستیی

6. ملک و درازدستیی نعره زنان که الصلا

7. پای بکوب و دست زن دست در آن دو شست زن

8. پیش دو نرگس خوشش کشته نگر دل مرا

9. زنده به عشق سرکشم بینی جان چرا کشم

10. پهلوی یار خود خوشم یاوه چرا روم چرا

11. جان چو سوی وطن رود آب به جوی من رود

12. تا سوی گولخن رود طبع خسیس ژاژخا

13. دیدن خسرو زمن شعشعه عقار من

14. سخت خوش است این وطن می‌نروم از این سرا

15. جان طرب پرست ما عقل خراب مست ما

16. ساغر جان به دست ما سخت خوش است ای خدا

17. هوش برفت گو برو جایزه گو بشو گرو

18. روز شدشت گو بشو بی‌شب و روز تو بیا

19. مست رود نگار من در بر و در کنار من

20. هیچ مگو که یار من باکرمست و باوفا

21. آمد جان جان من کوری دشمنان من

22. رونق گلستان من زینت روضه رضا


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* مباش وقت سحر بی ستاره ریزی اشک
* که نور چهره گردون ز گریه سحری است
شعر کامل
صائب تبریزی
* چون غنچه ز جمعیت دل انجمنی ساز
* برگ طرب خویش ز رنگین سخنی ساز
شعر کامل
صائب تبریزی
* در نیابد حال پخته هیچ خام
* پس سخن کوتاه باید والسلام
شعر کامل
مولوی