مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 554

1. این رخ رنگ رنگ من هر نفسی چه می‌شود

2. بی هوسی مکن ببین کز هوسی چه می‌شود

3. دزد دلم به هر شبی در هوس شکرلبی

4. در سر کوی شب روان از عسسی چه می‌شود

5. هیچ دلی نشان دهد هیچ کسی گمان برد

6. کاین دل من ز آتش عشق کسی چه می‌شود

7. آن شکر چو برف او وان عسل شگرف او

8. از سر لطف و نازکی از مگسی چه می‌شود

9. عشق تو صاف و ساده‌ای بحر صفت گشاده‌ای

10. چونک در آن همی‌فتد خار و خسی چه می‌شود

11. از تبریز شمس دین دست دراز می‌کند

12. سوی دل و دل من از دسترسی چه می‌شود


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* لباسی دوختم بر قامت دل
* زپود محنت و تار محبت
شعر کامل
باباطاهر
* علم دولت نوروز به صحرا برخاست
* زحمت لشکر سرما ز سر ما برخاست
شعر کامل
سعدی
* تین و زیتونی که یزدان خورده در قرآن قسم
* فهم‌ آن زاوّل‌ که قصدش چیست زین زیتون و تین
شعر کامل
قاآنی