مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 716

1. دیر آمده‌ای سفر مکن زود

2. ای مایه هر مراد و هر سود

3. ای ز آتش عزم رفتن تو

4. از بینی‌ها برآمده دود

5. هر عود تلف شود ز آتش

6. در آتش توست عید هر عود

7. اومید تو هر دمی بگوید

8. دستت گیرم به فضل خود زود

9. اما تو مگو که جهد و کوشش

10. سودم نکند که بودنی بود

11. معزول مکن تو قدرتم را

12. من بسته نیم چو تار در پود

13. هر لحظه بکاهمت چو خواهم

14. وز فضل توانمت بیفزود

15. بربند دهان ز گفت و سر نه

16. در سجده دوست کوست مسجود


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* مردم کوته نظر در انتظار محشرند
* دیده روشندلان آیینه محشر بود
شعر کامل
صائب تبریزی
* عالم چو کوه طور شد هر ذره‌اش پرنور شد
* مانند موسی روح هم افتاد بی‌هوش از لقا
شعر کامل
مولوی
* گر چه روزی تیره تر از شام غم باشد مرا
* در دل روشن صفای صبحدم باشد مرا
شعر کامل
رهی معیری