مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 780

1. بر سر آتش تو سوختم و دود نکرد

2. آب بر آتش تو ریختم و سود نکرد

3. آزمودم دل خود را به هزاران شیوه

4. هیچ چیزش بجز از وصل تو خشنود نکرد

5. آنچ از عشق کشید این دل من که نکشید

6. و آنچ در آتش کرد این دل من عود نکرد

7. گفتم این بنده نه در عشق گرو کرد دلی

8. گفت دلبر که بلی کرد ولی زود نکرد

9. آه دیدی که چه کردست مرا آن تقصیر

10. آنچ پشه به دماغ و سر نمرود نکرد

11. گر چه آن لعل لبت عیسی رنجورانست

12. دل رنجور مرا چاره بهبود نکرد

13. جانم از غمزه تیرافکن تو خسته نشد

14. زانک جز زلف خوشت را زره و خود نکرد

15. نمک و حسن جمال تو که رشک چمن است

16. در جهان جز جگر بنده نمکسود نکرد

17. هین خمش باش که گنجیست غم یار ولیک

18. وصف آن گنج جز این روی زراندود نکرد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* من آن شکل صنوبر را ز باغ دیده برکندم
* که هر گل کز غمش بشکفت محنت بار می‌آورد
شعر کامل
حافظ
* اینقدر کز تو دلی چند بود شاد، بس است
* زندگانی به مراد همه کس نتوان کرد
شعر کامل
صائب تبریزی
* رضا به داده بده وز جبین گره بگشای
* که بر من و تو در اختیار نگشادست
شعر کامل
حافظ