مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 8

1. جز وی چه باشد کز اجل اندررباید کل ما

2. صد جان برافشانم بر او گویم هنییا مرحبا

3. رقصان سوی گردون شوم زان جا سوی بی‌چون شوم

4. صبر و قرارم برده‌ای ای میزبان زودتر بیا

5. از مه ستاره می‌بری تو پاره پاره می‌بری

6. گه شیرخواره می‌بری گه می‌کشانی دایه را

7. دارم دلی همچون جهان تا می‌کشد کوه گران

8. من که کشم که کی کشم زین کاهدان واخر مرا

9. گر موی من چون شیر شد از شوق مردن پیر شد

10. من آردم گندم نیم چون آمدم در آسیا

11. در آسیا گندم رود کز سنبله زادست او

12. زاده مهم نی سنبله در آسیا باشم چرا

13. نی نی فتد در آسیا هم نور مه از روزنی

14. زان جا به سوی مه رود نی در دکان نانبا

15. با عقل خود گر جفتمی من گفتنی‌ها گفتمی

16. خاموش کن تا نشنود این قصه را باد هوا


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* سخن به نزد سخندان ادا مکن حافظ
* که تحفه کس در و گوهر به بحر و کان نبرد
شعر کامل
حافظ
* فرو شوی ای معلّم لوح بیداد
* که یار این حرف پیش از مکتب آموخت
شعر کامل
جامی
* به مژگان سیه کردی هزاران رخنه در دینم
* بیا کز چشم بیمارت هزاران درد برچینم
شعر کامل
حافظ