مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 808

1. عید بگذشت و همه خلق سوی کار شدند

2. همه از نرگس مخمور تو خمار شدند

3. دست و پاشان تو شکستی چو نه پا ماند و نه دست

4. پر گشادند و همه جعفر طیار شدند

5. اهل دینار کجا امت دیدار کجا

6. گر چه دینار بشد لایق دیدار شدند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* خموش باش که گفتی بسی و کس نشنید
* که این دهل ز چه بام‌ست و این بیان ز کجا
شعر کامل
مولوی
* بر رهگذرت بسته‌ام از دیده دو صد جوی
* تا بو که تو چون سرو خرامان به درآیی
شعر کامل
حافظ
* آن سرو که گویند به بالای تو ماند
* هرگز قدمی پیش تو رفتن نتواند
شعر کامل
سعدی