مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 823

1. عمر بر اومید فردا می‌رود

2. غافلانه سوی غوغا می‌رود

3. روزگار خویش را امروز دان

4. بنگرش تا در چه سودا می‌رود

5. گه به کیسه گه به کاسه عمر رفت

6. هر نفس از کیسه ما می‌رود

7. مرگ یک یک می‌برد وز هیبتش

8. عاقلان را رنگ و سیما می‌رود

9. مرگ در ره ایستاده منتظر

10. خواجه بر عزم تماشا می‌رود

11. مرگ از خاطر به ما نزدیکتر

12. خاطر غافل کجاها می‌رود

13. تن مپرور زانک قربانیست تن

14. دل بپرور دل به بالا می‌رود

15. چرب و شیرین کم ده این مردار را

16. زانک تن پرورد رسوا می‌رود

17. چرب و شیرین ده ز حکمت روح را

18. تا قوی گردد که آن جا می‌رود

19. حکمتت از شه صلاح الدین رسد

20. آنک چون خورشید یکتا می‌رود


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* آفتاب از بیم آن کین جرم را نسبت بدوست
* همچو کلکت زرد شد بر گنبد نیلوفری
شعر کامل
انوری
* دیدن روی تو ظلم است و ندیدن کردن مشکل است
* چیدن این گل گناه است و نچیدن مشکل است
شعر کامل
صائب تبریزی
* مرا به گور سپاری مگو وداع وداع
* که گور پرده جمعیت جنان باشد
شعر کامل
مولوی