مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 866

1. چندان حلاوت و مزه و مستی و گشاد

2. در چشم‌های مست تو نقاش چون نهاد

3. چشم تو برگشاید هر دم هزار چشم

4. زیرا مسیح وار خدا قدرتش بداد

5. وان جمله چشم‌ها شده حیران چشم او

6. کان چشمشان بصارت نو از چه راه داد

7. گفتم به آسمان که چنین ماه دیده‌ای

8. سوگند خورد و گفت مرا نیست هیچ یاد

9. اکنون ببند دو لب و آن چشم برگشا

10. دیگر سخن مگوی اگر هست اتحاد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* هر آن کس را که در خاطر ز عشق دلبری باریست
* سپندی گو بر آتش نه که دارد کار و باری خوش
شعر کامل
حافظ
* رفته پایم به گل از پرتو چشم تر خویش
* نخل شمعم که بود ریشه من در سر خویش
شعر کامل
صائب تبریزی
* به شکر یا به نوای شکرین پیوندد
* هر که از خاک چو نی بسته کمر برخیزد
شعر کامل
صائب تبریزی