مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 979

1. شاهدی بین که در زمانه بزاد

2. بت و بتخانه را به باد بداد

3. شاهدانی که در جهان سمرند

4. کس از ایشان دگر نیارد یاد

5. از رخ ماه او چو ابر گشود

6. هفت گردون ز همدگر بگشاد

7. همچو مهتاب شاخ شاخ آن نور

8. سوی هر روزنی درون افتاد

9. تابشش چون بتافت بیشترک

10. جان‌ها را بخورد از بنیاد

11. جان‌ها ذره ذره رقصان گشت

12. پیش خورشید جان‌ها دلشاد

13. همچو پرواز شمس تبریزی

14. جمله پران که هر چه بادا باد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* برآی ای صبح مشتاقان اگر نزدیک روز آمد
* که بگرفت این شب یلدا ملال از ماه و پروینم
شعر کامل
سعدی
* به خلق و لطف توان کرد صید اهل نظر
* به بند و دام نگیرند مرغ دانا را
شعر کامل
حافظ
* برف پیری می‌نشیند بر سرم
* همچنان طبعم جوانی می‌کند
شعر کامل
سعدی