مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 999

1. از سوی دل لشکر جان آمدند

2. لشکر پیدا و نهان آمدند

3. جامه صبر من از آن چاک شد

4. کز ره جان جامه دران آمدند

5. چادر افکنده عروسان روح

6. در طلب شاه جهان آمدند

7. بر مثل سیل خوش از لامکان

8. رقص کنان سوی مکان آمدند

9. صورت دل صورت‌ها را شکست

10. پردگیان ملک ستان آمدند

11. هر چه عیان بود نهان آمدند

12. هر چه نهان بود عیان آمدند

13. هر چه نشان داشت نشانش نماند

14. هر چه نشان نیست نشان آمدند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بی تو حرامست به خلوت نشست
* حیف بود در به چنین روی بست
شعر کامل
سعدی
* قدم به کوچهٔ دیوانگی بزن چندی
* که عقل بر سر بازار عشق حیران است
شعر کامل
فروغی بسطامی
* بر چمن پیرا ز آزادی نمی گردیم بار
* از دل صد پاره باشد چون صنوبر رزق ما
شعر کامل
صائب تبریزی