مولوی_دیوانرباعی ها (فهرست)

رباعی شمارهٔ 854

1. هستی اثری ز نرگس مست تو بود

2. آب رخ نیستی هم از هست تو بود

3. گفتم که مگر دست کسی در تو رسد

4. چون به دیدم که خود همه دست تو بود


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* موسم نغمهٔ چنگست که در بزم صبوح
* بلبلان را ز چمن ناله و غوغا برخاست
شعر کامل
سعدی
* گفتمش سوختم از عشق تو تعجیل مکن
* گرچه عمری و بُوَد عادت عمر استعجال
شعر کامل
جامی
* اگر عناب دفع خون کند از روی خاصیت
* کنارم از چه رو گردد ز خون دیده عنابی
شعر کامل
خواجوی کرمانی