مولوی_دیوانرباعی ها (فهرست)

رباعی شمارهٔ 854

1. هستی اثری ز نرگس مست تو بود

2. آب رخ نیستی هم از هست تو بود

3. گفتم که مگر دست کسی در تو رسد

4. چون به دیدم که خود همه دست تو بود


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* من مرغکی پربسته‌ام زان در قفس بنشسته‌ام
* گر زان که بشکستی قفس بنمودمی پرواز را
شعر کامل
سعدی
* سلطان که خشم گیرد بر بندگان حضرت
* حکمش رسد ولیکن حدی بود جفا را
شعر کامل
سعدی
* ز عاشق می شود معشوق را نام و نشان پیدا
* ثمر نیکو نیاید تا نگردد باغبان پیدا
شعر کامل
نظیری نیشابوری