مولوی_مثنوی معنویدفتر اول (فهرست)

شماره 131 - در بیان آنک چنانک گدا عاشق کرمست و عاشق کریم کرم کریم هم عاشق گداست اگر گدا را صبر بیش بود کریم بر در او آید و اگر کریم را صبر بیش بود گدا بر در او آید اما صبر گدا کمال گداست و صبر کریم نقصان اوست

1. بانگ می‌آمد که ای طالب بیا

2. جود محتاج گدایان چون گدا

3. جود می‌جوید گدایان و ضعاف

4. همچو خوبان کآینه جویند صاف

5. روی خوبان ز آینه زیبا شود

6. روی احسان از گدا پیدا شود

7. پس ازین فرمود حق در والضحی

8. بانگ کم زن ای محمد بر گدا

9. چون گدا آیینهٔ جودست هان

10. دم بود بر روی آیینه زیان

11. آن یکی جودش گدا آرد پدید

12. و آن دگر بخشد گدایان را مزید

13. پس گدایان آیت جود حقند

14. وانک با حقند جود مطلقند

15. وانک جز این دوست او خود مرده‌ایست

16. او برین در نیست نقش پرده‌ایست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* اشکم برون می افگند راز از درون پرده را
* آری، شکایتها بود، از خانه بیرون کرده را
شعر کامل
امیرخسرو دهلوی
* دوستان عیب کنندم که چرا دل به تو دادم
* باید اول به تو گفتن که چنین خوب چرایی
شعر کامل
سعدی
* زدوده تیغها اندر کف ایشان چو نیلوفر
* شده نیلوفر از خون بداندیشان چو آذ‌ریون
شعر کامل
امیر معزی