مولوی_مثنوی معنویدفتر اول (فهرست)

شماره 71 - پرسیدن شیر از سبب پای واپس کشیدن خرگوش

1. شیر گفتش تو ز اسباب مرض

2. این سبب گو خاص کاینستم غرض

3. گفت آن شیر اندرین چه ساکنست

4. اندرین قلعه ز آفات آمنست

5. قعر چه بگزید هر که عاقلست

6. زانک در خلوت صفاهای دلست

7. ظلمت چه به که ظلمتهای خلق

8. سر نبرد آنکس که گیرد پای خلق

9. گفت پیش آ زخمم او را قاهرست

10. تو ببین کان شیر در چه حاضرست

11. گفت من سوزیده‌ام زان آتشی

12. تو مگر اندر بر خویشم کشی

13. تا به پشت تو من ای کان کرم

14. چشم بگشایم بچه در بنگرم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* نخواستم که بگویم حدیث عشق و چه حاجت
* که آب دیده سرخم بگفت و چهره زردم
شعر کامل
سعدی
* مگر فلک ز شفق دست در حنا دارد
* که عقده ای نگشاید ز رشته کارم
شعر کامل
صائب تبریزی
* ز بس زهر شکایت خوردم و بر لب نیاوردم
* به سبزی می زند تیغ زبان چون پسته در کامم
شعر کامل
صائب تبریزی