مولوی_مثنوی معنویدفتر سوم (فهرست)

شماره 128 - حکایت آن دزد کی پرسیدند چه می‌کنی نیم‌شب در بن این دیوار گفت دهل می‌زنم

1. این مثل بشنو که شب دزدی عنید

2. در بن دیوار حفره می‌برید

3. نیم‌بیداری که او رنجور بود

4. طقطق آهسته‌اش را می‌شنود

5. رفت بر بام و فرو آویخت سر

6. گفت او را در چه کاری ای پدر

7. خیر باشد نیمشب چه می‌کنی

8. تو کیی گفتا دهل‌زن ای سنی

9. در چه کاری گفت می‌کوبم دهل

10. گفت کو بانگ دهل ای بوسبل

11. گفت فردا بشنوی این بانگ را

12. نعره یا حسرتا وا ویلتا

13. آن دروغست و کژ و بر ساخته

14. سر آن کژ را تو هم نشناخته


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به چشم عقل در این رهگذار پرآشوب
* جهان و کار جهان بی‌ثبات و بی‌محل است
شعر کامل
حافظ
* ماجرای دل دیوانه بگفتم به طبیب
* که همه شب در چشمست به فکرت بازم
شعر کامل
سعدی
* طبیب عشق مسیحادم است و مشفق لیک
* چو درد در تو نبیند که را دوا بکند
شعر کامل
حافظ