مولوی_مثنوی معنویدفتر سوم (فهرست)

شماره 151 - بیان آنک حق تعالی هرچه داد و آفرید از سماوات و ارضین و اعیان و اعراض همه باستدعاء حاجت آفرید خود را محتاج چیزی باید کردن تا بدهد کی امن یجیب المضطر اذا دعاه اضطرار گواه استحقاقست

1. آن نیاز مریمی بودست و درد

2. که چنان طفلی سخن آغاز کرد

3. جزو او بی او برای او بگفت

4. جزو جزوت گفت دارد در نهفت

5. دست و پا شاهد شوندت ای رهی

6. منکری را چند دست و پا نهی

7. ور نباشی مستحق شرح و گفت

8. ناطقهٔ ناطق ترا دید و بخفت

9. هر چه رویید از پی محتاج رست

10. تا بیابد طالبی چیزی که جست

11. حق تعالی گر سماوات آفرید

12. از برای دفع حاجات آفرید

13. هر کجا دردی دوا آنجا رود

14. هر کجا فقری نوا آنجا رود

15. هر کجا مشکل جواب آنجا رود

16. هر کجا کشتیست آب آنجا رود

17. آب کم جو تشنگی آور بدست

18. تا بجوشد آب از بالا و پست

19. تا نزاید طفلک نازک گلو

20. کی روان گردد ز پستان شیر او

21. رو بدین بالا و پستیها بدو

22. تا شوی تشنه و حرارت را گرو

23. بعد از آن بانگ زنبور هوا

24. بانگ آب جو بنوشی ای کیا

25. حاجت تو کم نباشد از حشیش

26. آب را گیری سوی او می‌کشیش

27. گوش گیری آب را تو می‌کشی

28. سوی زرع خشک تا یابد خوشی

29. زرع جان را کش جواهر مضمرست

30. ابر رحمت پر ز آب کوثرست

31. تا سقاهم ربهم آید خطاب

32. تشنه باش الله اعلم بالصواب


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ماجرای عقل پرسیدم ز عشق
* گفت معزولست و فرمانیش نیست
شعر کامل
سعدی
* بی حجاب تن خاکی نرسد جان به کمال
* پسته بی پوست محال است که خندان گردد
شعر کامل
صائب تبریزی
* شکر این تلخ نگاهان به چه عنوان گویم؟
* که به من شهد ز پیمانه حنظل دادند
شعر کامل
صائب تبریزی