مولوی_مثنوی معنویدفتر سوم (فهرست)

شماره 51 - مثل در بیان آنک حیرت مانع بحث و فکرتست

1. آن یکی مرد دومو آمد شتاب

2. پیش یک آیینه دار مستطاب

3. گفت از ریشم سپیدی کن جدا

4. که عروس نو گزیدم ای فتی

5. ریش او ببرید و کل پیشش نهاد

6. گفت تو بگزین مرا کاری فتاد

7. این سؤال وآن جوابست آن گزین

8. که سر اینها ندارد درد دین

9. آن یکی زد سیلیی مر زید را

10. حمله کرد او هم برای کید را

11. گفت سیلی‌زن سالت می‌کنم

12. پس جوابم گوی وانگه می‌زنم

13. بر قفای تو زدم آمد طراق

14. یک سؤالی دارم اینجا در وفاق

15. این طراق از دست من بودست یا

16. از قفاگاه تو ای فخر کیا

17. گفت از درد این فراغت نیستم

18. که درین فکر و تفکر بیستم

19. تو که بی‌دردی همی اندیش این

20. نیست صاحب‌درد را این فکر هین


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* همین نصیحت من پیش گیر و نیکی کن
* که دانم از پس مرگم کنی به نیکی یاد
شعر کامل
سعدی
* تسلی دل خود می‌دهم به ملک محبت
* گهی به دانهٔ اشکی، گهی به شعله آهی
شعر کامل
فروغی بسطامی
* عالم شهر گو مرا وعظ مگو که نشنوم
* پیر محله گو مرا توبه مده که بشکنم
شعر کامل
سعدی