مولوی_مثنوی معنویدفتر پنجم (فهرست)

شماره 44 - تفسیر خلقنا الانسان فی احسن تقویم ثم رددناه اسفل سافلین و تفسیر و من نعمره ننکسه فی الخلق

1. آدم حسن و ملک ساجد شده

2. هم‌چو آدم باز معزول آمده

3. گفت آوه بعد هستی نیستی

4. گفت جرمت این که افزون زیستی

5. جبرئیلش می‌کشاند مو کشان

6. که برو زین خلد و از جوق خوشان

7. گفت بعد از عز این اذلال چیست

8. گفت آن دادست و اینت داوریست

9. جبرئیلا سجده می‌کردی به جان

10. چون کنون می‌رانیم تو از جنان

11. حله می‌پرد ز من در امتحان

12. هم‌چو برگ از نخ در فصل خزان

13. آن رخی که تاب او بد ماه‌وار

14. شد به پیری هم‌چو پشت سوسمار

15. وان سر و فرق گش شعشع شده

16. وقت پیری ناخوش و اصلع شده

17. وان قد صف در نازان چون سنان

18. گشته در پیری دو تا هم‌چون کمان

19. رنگ لاله گشته رنگ زعفران

20. زور شیرش گشته چون زهرهٔ زنان

21. آنک مردی در بغل کردی به فن

22. می‌بگیرندش بغل وقت شدن

23. این خود آثار غم و پژمردگیست

24. هر یکی زینها رسول مردگیست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* هر آن کس را که در خاطر ز عشق دلبری باریست
* سپندی گو بر آتش نه که دارد کار و باری خوش
شعر کامل
حافظ
* نیک بخت آن کسی که داد و بخورد
* شوربخت آن که او نخورد و نداد
شعر کامل
رودکی
* بر رهگذرت بسته‌ام از دیده دو صد جوی
* تا بو که تو چون سرو خرامان به درآیی
شعر کامل
حافظ