مولوی_مثنوی معنویدفتر ششم (فهرست)

شماره 50 - سال کردن آن صوفی قاضی را

1. گفت صوفی چون ز یک کانست زر

2. این چرا نفعست و آن دیگر ضرر

3. چونک جمله از یکی دست آمدست

4. این چرا هوشیار و آن مست آمدست

5. چون ز یک دریاست این جوها روان

6. این چرا نوش است و آن زهر دهان

7. چون همه انوار از شمس بقاست

8. صبح صادق صبح کاذب از چه خاست

9. چون ز یک سرمه‌ست ناظر را کحل

10. از چه آمد راست‌بینی و حول

11. چونک دار الضرب را سلطان خداست

12. نقد را چون ضرب خوب و نارواست

13. چون خدا فرمود ره را راه من

14. این خفیر از چیست و آن یک راه‌زن

15. از یک اشکم چون رسد حر و سفیه

16. چون یقین شد الولد سر ابیه

17. وحدتی که دید با چندین هزار

18. صد هزاران جنبش از عین قرار


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* خداوند خرمن زیان می‌کند
* که بر خوشه چین سرگران می‌کند
شعر کامل
سعدی
* ای عقل همانا که نداری خبر از عشق
* بگریز که او دشمن فرزانگی آمد
شعر کامل
وحشی بافقی
* تنور لاله چنان برفروخت باد بهار
* که غنچه غرق عرق گشت و گل به جوش آمد
شعر کامل
حافظ