مولوی_مثنوی معنویدفتر ششم (فهرست)

شماره 53 - جواب قاضی سال صوفی را و قصهٔ ترک و درزی را مثل آوردن

1. گفت قاضی بس تهی‌رو صوفیی

2. خالی از فطنت چو کاف کوفیی

3. تو بنشنیدی که آن پر قند لب

4. غدر خیاطان همی‌گفتی به شب

5. خلق را در دزدی آن طایفه

6. می‌نمود افسانه‌های سالفه

7. قصهٔ پاره‌ربایی در برین

8. می حکایت کرد او با آن و این

9. در سمر می‌خواند دزدی‌نامه‌ای

10. گرد او جمع آمده هنگامه‌ای

11. مستمع چون یافت جاذب زان وفود

12. جمله اجزااش حکایت گشته بود


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* نسیم در سر گل بشکند کلاله سنبل
* چو از میان چمن بوی آن کلاله برآید
شعر کامل
حافظ
* حیف است بلبلی چو من اکنون در این قفس
* با این لسان عذب که خامش چو سوسنم
شعر کامل
حافظ
* فتنه برانگیخت دل خون شهان ریخت دل
* با همه آمیخت دل گر چه جدا می‌رود
شعر کامل
مولوی