ملا هادی سبزواری_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 101

1. ای شعله رخ آتش بدلم در زدهٔ باز

2. یاقوت لب از خون که ساغر زدهٔ باز

3. زینسان که تو طرف کله از ناز شکستی

4. بر افسر خورشید فلک برد زدهٔ باز

5. دیگر چه خطا دیدهٔ ای آهوی چین چون

6. وحشی صفت از سرزدهٔ سرزدهٔ باز

7. تر کردهٔ از خون شهیدان لب لعلت

8. داغی بدل لالهٔ احمر زدهٔ باز

9. زان آتش رخسار و زان غالیهٔ زلف

10. آتش بدل و عود بمجمر زدهٔ باز

11. ای آنکه تو بر تارک اخترزدهٔ گام

12. بر لطف تو است دیدهٔ اختر زدهٔ باز

13. بر همزدهٔ رشتهٔ جمعیت دلها

14. چون شانه بر آن زلف معنبر زدهٔ باز

15. شیرین ز شکرخنده کنی کام جهانی

16. ای غنچه دهان خنده بشکر زدهٔ باز

17. اسرار ز نظم تو چکد آب لطافت

18. گویا که در آن آب و هوا پر زدهٔ باز


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* کشم خنجر چو سوسن بر تن خویش
* چو گل در خون کشم پیراهن خویش
شعر کامل
جامی
* مراد دل ز تماشای باغ عالم چیست
* به دست مردم چشم از رخ تو گل چیدن
شعر کامل
حافظ
* باغبان گر پنج روزی صحبت گل بایدش
* بر جفای خار هجران صبر بلبل بایدش
شعر کامل
حافظ