ملا هادی سبزواری_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 175

1. از غصّه دلم خون است در گوشهٔ تنهائی

2. آخر نه مسلمانی است تا چند شکیبائی

3. یک ره ز اسیر خویش احوال نمی پرسی

4. مُردَم به سر بالین یک بار نمی آئی

5. اندر خور ما آمد این خرقه درویشی

6. بر قامت آن شد راست آن کسوت دارائی

7. ای دست هنرمندان کوتاه ز دامانت

8. وی عقل خردمندان در عشق تو شیدائی

9. ما از تو و تو با ما دوریم و به نزدیکی

10. هرجا نه و هرجائی با ما نه و بامائی

11. گر بخشی و گر سوزی سر بر خط تسلیم است

12. اینک دل و جان بر کف تا آنکه چه فرمائی

13. اسرار دل پاکان عرش شه دادارست

14. اورنگ جووارنگ است کو دیدهٔ بینائی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* تا دل هرزه گرد من رفت به چین زلف او
* زان سفر دراز خود عزم وطن نمی‌کند
شعر کامل
حافظ
* قدر مجموعه گل مرغ سحر داند و بس
* که نه هر کو ورقی خواند معانی دانست
شعر کامل
حافظ
* شکوفه با ثمر هرگز نگردد جمع در یک جا
* محال است این که با هم نعمت و دندان شود پیدا
شعر کامل
صائب تبریزی