ملا هادی سبزواری_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 19

1. گر پریشان حالم او داند لسان حال را

2. ورچو سوسن لالم او داند زبان لال را

3. گرچه بامت بس بلند و بی پر و بالیم ما

4. همتی کان شمع رویت سوخت پر و بال را

5. ای امیر کاروان کاندیشهٔ ما نبودت

6. یک نظر هم میرسد افتاده در دنبال را

7. سنگی از طفلی نیامد بر سر ما در جنون

8. چرخ در دوران ما افسرده کرد اطفال را

9. نغمه ام زاری دل شربم ز خوناب جگر

10. بین ببزم کامرانی بادهٔ قوال را

11. عمر بگذشت و نگاهی بر من مسکین نکرد

12. جان من آخر نه انجامی بود اهمال را

13. هرچه پیش آید زیار اسرار نبود شکوهٔ

14. سوی ما نبود گذاری طایر اقبال را


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ای آنکه ز کفر دین تو بیرون آری
* وز کوه و کمر نگین تو بیرون آری
شعر کامل
عطار
* جذبه عاشق اثر در سنگ خارا می کند
* کوهکن معشوق خود از سنگ پیدا می کند
شعر کامل
صائب تبریزی
* لبش می‌بوسم و در می‌کشم می
* به آب زندگانی برده‌ام پی
شعر کامل
حافظ