ملا هادی سبزواری_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 6

1. از آن زلف پریشانیم چون سنبل پریشانها

2. وز آن چاک گریبانیم چاک اندر گریبانها

3. چو یک معنی که پوشانی بگوناگون عباراتی

4. حجار پرتو رخسارهٔ جانانه شد جانها

5. مریض کشور عشقم عجب نبود اگر باشد

6. مرا بالین ز خاره بستر از ریگ بیابانها

7. نگردد گرد نعش زهرآلودم سک کویت

8. ز بس بر جسم بیمارم زدی پر زهر پیکانها

9. بخاطر آورید ای همدمان ناکامی ما را

10. چو بنشینید و می نوشید در طرف گلستانها

11. مرا دامان پر از آلایش و دارم امید آن

12. که بخشایند جرم ما طفیل پاکدامانها

13. چنان کارم ز عشق او برسوائی کشید اسرار

14. که خوانند داستان ما بدستان دردبستانها


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* مگر تو شانه زدی زلف عنبرافشان را
* که باد غالیه سا گشت و خاک عنبربوست
شعر کامل
حافظ
* کسی که روی تو بیند نگه به کس نکند
* ز عشق سیر نباشد ز عیش بس نکند
شعر کامل
سعدی
* تا عقل داشتم نگرفتم طریق عشق
* جایی دلم برفت که حیران شود عقول
شعر کامل
سعدی