ملا هادی سبزواری_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 61

1. چون دست قضا رشته اعمار برشت

2. بگسیختنش خامهٔ تقدیر نوشت

3. از حکم ازل نه رسته برناونه پیر

4. وز دام اجل نجسته زیباونه زشت

5. افشاند در این مزرعه هر کس تخمی

6. ناچار بباید دِرَوَد حاصِل کشت

7. امروز بپای خم می سر مستی

8. فرداست که بر تارک خم باشی خشت

9. یکچند اگر گسیخت پیوند ازل

10. در عاقبت انجام بآغاز سرشت

11. بردار دل ار چه مُلک دارا داری

12. کین دار فنا بباید از دست بهشت

13. برگشت باو هرچه از او گشت پدید

14. گر ز اهل کلیسیاست و از اهل کنشت

15. با دوستی پنج تن از کاخ سپنج

16. اسرار رواین پنج به از هشت بهشت


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ندانم قامتست آن یا قیامت
* که می‌گوید چنین سرو روان هست
شعر کامل
سعدی
* دلم هر لحظه از داغی به داغ دیگر آویزد
* چو بیماری که گرداند ز تاب درد بالین را
شعر کامل
صائب تبریزی
* بجز از نرگس پرخواب و رخ چون خور او
* تو مپندار که از خواب و خورم یاد آمد
شعر کامل
خواجوی کرمانی