ملا هادی سبزواری_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 72

1. مستانه بیرون تاخته تا عقل و دین یغما کند

2. با چشم جادو ساخته تا عالمی شیدا کند

3. بربسته مژگان تو صف تا عالمی سازد تلف

4. دل میبرد از هر طرف چشم تو وحاشا کند

5. غارت کند از یک نگه دین و دل آن چشم سیه

6. قتل اسیران بی گنه آن شوخ بی پروا کند

7. گه کشته خواهد عالمی گه زنده میسازد همی

8. احیا چو عیسی هردمی زان لعل شکر خواکند

9. خواهی نمائی معجزت زان آستین بنما کفت

10. کان با کسان موسی صفت کار ید و بیضا کند

11. هرکو ز عشق گلرخان گیرد متاعی در جهان

12. دنیا و دین و نقد و جان در کار این کالا کند

13. یک جاغم و دردحبیب یکسوجفاهای رقیب

14. اسرار خوکن با شکیب تا غم چه هابا ماکند

15. دیده را آینهٔ روی شهی باید کرد

16. سینه را جلوه گه مهر و مهی باید کرد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* منه بر دل زار بار جهان را
* سبک ساز بر شاخ گل آشیان را
شعر کامل
صائب تبریزی
* نه توسن سپهر سراسیمه در رهت
* تا حکمتت گرفته به کف تازیانه ای
شعر کامل
عرفی شیرازی
* این آهوی رمیده ز مردم، نگاه کیست؟
* این فتنه پیشخدمت چشم سیاه کیست؟
شعر کامل
صائب تبریزی