ملا هادی سبزواری_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 74

1. تشنهٔ نوش لبت چشمهٔ حیوان چکند

2. خفتهٔ خاک درت روضهٔ رضوان چه کند

3. آن که از خاک نشینانِ درِ اهل دل است

4. تخم جم کی نگرد ملک سلیمان چه کند

5. هرکه گردید بدور حرم اهل صفا

6. ننگرد صف صفا قطع بیابان چه کند

7. لذت چاشنی عشق تو هر کس که برد

8. عافیت میشودش درد تو درمان چه کند

9. گیرم ای شوخ دل سوخته با جور تو ساخت

10. با جفای فلک و طعن رقیبان چه کند

11. عندلیبان چمن گل بشما ارزانی

12. دل غمدیدهٔ ما سیر گلستان چه کند

13. قوت بازوی عشق و دل مسکین هیهات

14. صید پیداست که در پنجهٔ شیران چه کند

15. گیرم آن شه ز کرم داد مرا فیض حضور

16. دل باین تیرگی و موجب حرمان چه کند

17. پای رفتار نمانده است و زبان گفتار

18. دیگر اسرار بجز ناله و افغان چه کند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ای باد اگر به گلشن روحانیان روی
* یار قدیم را برسانی دعای یار
شعر کامل
سعدی
* خطی دارد زمشک ناب ‌گرد ارغوان پیدا
* دلی دارد چو سنگ سخت زیر پرنیان‌ پنهان
شعر کامل
امیر معزی
* من قدم بیرون نمی‌یارم نهاد از کوی دوست
* دوستان معذور داریدم که پایم در گلست
شعر کامل
سعدی