ملا هادی سبزواری_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 83

1. جهان گیرئی کز سیاهی برآید

2. هر افسون و نیرنگ کآید ببابل

3. جوانا مبر جور ز اندازه ترسم

4. چو افتاده ما را که کام دگرها

5. تعلل چرا چون علاج دل ما

6. به هر سوست گوش امیدم که شاید

7. چو کوهی است بار غمت بر دل زار

8. مه چرخ بین هر شب و طالع ما

9. عجب سرزمینی است کاخ محبت

10. بتلخی دهد جان شیرینش اسرار

11. ز شمشیر ابروی ماهی برآید

12. ز جادوی زلف سیاهی برآید

13. که از سینه گرمی آهی برآید

14. اگر از تو گاهی نه گاهی برآید

15. ترا ای مسیح از نگاهی برآید

16. صدای درائی ز راهی برآید

17. بکوهی چسان پرکاهی برآید

18. که ماهی برآید که ماهی برآید

19. گدائی اگر رفت شاهی برآید

20. چو رفت از برت جان الهی برآید


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چون کدو بی‌خبری زین که گلویت بستم
* بستم و می‌کشمت چون ز رسن بگریزی
شعر کامل
مولوی
* مرا به علت بیگانگی ز خویش مران
* که دوستان وفادار بهتر از خویشند
شعر کامل
سعدی
* دلم هر لحظه از داغی به داغ دیگر آویزد
* چو بیماری که گرداند ز تاب درد بالین را
شعر کامل
صائب تبریزی