نزاری قهستانیدستورنامه (فهرست)

شمارهٔ 36 - حکایت

1. گذر بودمان بر براکوهِ تون

2. زشهر آمدیم از سحرگه برون

3. مصاحب زهر گونه جوقی سوار

4. کشیدیم القصه تا نوبهار

5. دهی بود فی الجمله پرداخته

6. ز بیدادِ ظالم برانداخته

7. شرابی که بر کوتلان باربود

8. تلف شد ضرورت که ناچار بود

9. تُهی تنگ و خیک و رهِ فارس پیش

10. حریفان پریشان ز اندازه بیش

11. رزی بود در باز رفتم درون

12. چه گویم که حالم تبه بود چون

13. در آمد به خشتی سر پای من

14. خمی گشت پیدا زروی چمن

15. خمی و چه خم آنگهی پرشراب

16. شرابی و چون آنگهی چون گلاب

17. زدم نعره‌ای و برفتم ز هوش

18. فتادند یاران من در خروش

19. چو دیدند حیران فروماندند

20. دعا بر خداوندِ رز خواندند

21. درخت از زمین و شراب از درخت

22. برآید عجب نبود ای نیک بخت

23. کرامات محض است کز زیر خاک

24. برآید خمی تا به سر جانِ پاک

25. از اقبال می‌خواره نبود عجب

26. روان گشته از چشمه ماءالعنب

27. یکی گفت روزی می‌خواره بین

28. که ناگه برآمد ز زیرزمین

29. یکی گفت اگر صاحب بوستان

30. نیت خیر کردست نیکوست آن

31. یکی گفت بی چاره وقت گریز

32. نهادست خنب و برفت است تیز

33. به شکرانه‌ی فتح بابی چنین

34. نهادیم سرها همه بر زمین

35. چو شد خنب خالی به شکرانه‌ای

36. درونش نهادیم دانگانه‌ای

37. سر خنب کردیم در حال رُست

38. سر خود گرفتیم چالاک و چست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به گیتی که کشتست فرزند را
* دلیر و جوان و خردمند را
شعر کامل
فردوسی
* چنان با تار زلف بسته دل پیوند الفت را
* که نتوان یک سر مویش ز یکدیگر جدا کردن
شعر کامل
فروغی بسطامی
* ماه فروماند از جمال محمد
* سرو نباشد به اعتدال محمد
شعر کامل
سعدی