نزاری قهستانی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 1026

1. ترش گرفته دو ابرو و لب چنان شیرین

2. به خشم سر که میامیز بر عسل چندین

3. بیا و لب به لبم بر نه و دلم دریاب

4. که جز چنین نتوان داد درد را تسکین

5. در آی و خانه بیارای و وقت ما خوش کن

6. شراب کی بستان و زمانکی بنشین

7. به لطف باز طلب دوستان مخلص را

8. ببایدت غم یاران بخورد بهتر از این

9. زکات حسن ترا هیچ وجه دیگر نیست

10. درآی ای که به دست آوری دل غم گین

11. ز حسن تو چه کم آید گر التفات کنی

12. بیا که حسن ترا نیست حاجت تحسین

13. مرا وصال تو حالی اگر شود حاصل

14. مهم تر ست ز وعده و وعید حورالعین

15. کسی که طلعت زیبای تو تفرّج کرد

16. بدین قیاس بداند که چیست خلد برین

17. دل شکسته دلان گر نگاه خواهی داشت

18. شکسته تر نبود از نزاری مسکین


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* غصه ام خیزد، کای دل، سخن صبر کنی
* وه چرا گویی از آن چیز که نتوانی کرد؟
شعر کامل
امیرخسرو دهلوی
* اگر دل توان داشتن شادمان
* به شادی چرا نگذرانی زمان
شعر کامل
فردوسی
* بهشتی روی من دارد به سویم گوشۀ چشمی
* ز نعمتهای جنّت قسمتم گردیده، بادامی
شعر کامل
حزین لاهیجی