نزاری قهستانی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 106

1. تو را تا با تو باشد چون و چندت

2. نباشد راه درویشی پسندت

3. بروتی بر جهان زن کین زبون گیر

4. ندارد جز برای ریشخندت

5. دمی گر یا تو در سازد دگر دم

6. بسوزاند بر آتش چون سپندت

7. قلندر‌وار اگر مردی برون بر

8. که خوی خواجگی از بن بکندت

9. ز دست آرزو برخیز و بنشین

10. که دست آرزو شد پایبندت

11. هوا در خانه ی شهوت کشیدت

12. طمع در کوی رسوایی فکندت

13. ز خود گر ایمنی ره بی گزند است

14. در این ره هم ز خود باشد گزندت

15. به نقد امروز بی خود شو که فردا

16. پشیمانی نباشد سودمندت

17. نزاری با تو بر‌گفت آن چه دانست

18. پدر زین به نخواهد داد پندت


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* آبنوسم در بن دریا نشینم با صدف
* خس نیم تا بر سر آیم کف بود همتای من
شعر کامل
خاقانی
* ای بی‌رخ تو چو لاله‌زارم دیده
* گرینده چو ابر نوبهارم دیده
شعر کامل
سعدی
* شمشاد و سرو را ز تموز و خزان چه باک
* کز گرم و سرد لاله و گل را رسد زیان
شعر کامل
خاقانی