نزاری قهستانی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 1092

1. به دام عشق درآویختم دگرباره

2. ز شهر فتنه برانگیختم دگرباره

3. هزار بار همه خاکِ آستانة دوست

4. به خونِ دیده برآمیختم دگرباره

5. چو پیش ازین که برآشفته بودم از مردم

6. نفور گشتم و بگریختم دگرباره

7. نزاریا چه کنی قصّه هم چنان می‌گوی

8. به دامِ عشق درآویختم دگرباره


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بدخواه تو خود را به بزرگی چو تو داند
* لیکن مثلست آنکه چناری و کدویی
شعر کامل
انوری
* بر بیاض گردن او نقطه ای از خال نیست
* از لطافت این ورق افشان نمی گیرد به خود
شعر کامل
صائب تبریزی
* چه سخن کرد به چشم و چه شکر گفت ز لب؟
* که رواج شکر و قیمت بادام برفت
شعر کامل
اوحدی