نزاری قهستانی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 1140

1. گر مستی و گر هواپرستی

2. از ما بگذر چنان که هستی

3. در شور که در هوای شیرین

4. هم شیفتگی به است و مستی

5. چون سدره اگر بلند قدری

6. با همت خود هنوز پستی

7. لافی زدی از مصاف وحدت

8. وز حمله‌ی اولین بجستی

9. اندیشه کن از جنود ارواح

10. یاد آر ز ساغر الستی

11. با ما به وفاق عهد کردی

12. وز ما به نفاق برشکستی

13. سودت نکند ثناسرایی

14. چون سینه‌ی سرّ ما بخستی

15. دستان چه کنی که پورِ دستان

16. شمشیر همی زند دو دستی

17. رسوا کندت نزاریا عشق

18. گر قلب به ناقدان فرستی

19. با خویش چه می‌کنی ز خود دور

20. بی‌خویشتنی و بباش و رستی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* اندرین شهر دلم بستهٔ گندم گونیست
* ورنه صد شهر چنین را به جوی نفروشم
شعر کامل
اوحدی
* آن کوزه بر کفم نه کآب حیات دارد
* هم طعم نار دارد هم رنگ ناردانه
شعر کامل
سعدی
* زین ضرورت گیج و دیوانه شدم
* لیک در باطن همانم که بدم
شعر کامل
مولوی