نزاری قهستانی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 1153

1. چون هیچ بقایی نکند خاکی و بادی

2. دل بر کن این رهگذر انده و شادی

3. در حلقه ی رندانِ قلندر شو و بنشین

4. گر پای خود از زهد ریایی بگشادی

5. منزل مطلب چون که هم از گام نخستین

6. پای آبله کردی و به ره باز فتادی

7. ثابت قدم آنست که سر زیر ِ قدم کرد

8. افسر ننهی که به قدم سر ننهادی

9. با دیده ی بی دیده ی خود چون روی آن جا

10. کان جا همه روزست و تو خفاش نهادی

11. آن لحظه شدی زنده که چون خضر بمردی

12. وان لحظه بمردی که چو فرعون بزادی

13. زین پس مطلب داد ز بیداد نزاری

14. این داد هم از خود طلب ار طالب ِ دادی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* یار آن بود که صبر کند بر جفای یار
* ترک رضای خویش کند در رضای یار
شعر کامل
سعدی
* سایه تا بازگرفتی ز چمن مرغ سحر
* آشیان در شکن طره شمشاد نکرد
شعر کامل
حافظ
* در حسرت بنفشه خطان زمانه است
* چشمی که ما سفید چو بادام کرده ایم
شعر کامل
صائب تبریزی